توضیحات
ماری کوندو و اسکات سانن شاین در کتاب لذت کار کردن ( زندگی حرفه ای تان را ساماندهی کنید) ، در مورد معجزۀ نظم در زندگی شخصی و کاری می گویند . شما با خواندن این کتاب محبوب و پرفروش ،با روش هایی ساده و کارآمد آشنا می شوید تا بتوانید از استرس مشغله های زیاد و کارهای تلمبار شده تان خلاص شوید و با لذت و تمرکز بیشتر ، به زندگی شخصی و حرفه ای تان بپردازید .
ماری کوندو ، متخصص نظم و مرتب سازی ست و به منظم بودن به عنوان یک عبادت نگاه می کند . چراکه اگر در محل کارتان ، نظم حاکم شود، نه تنها اضطراب و آشفتگی از بین می رود ، بلکه بهره وری شما بیشتر شده و نهایتاً از کارتان لذت خواهید برد .
او در کتاب لذت کار کردن ، ابتدا در مورد معجزۀ منظم و مرتب بودن صحبت می کند ، سپس به شما یاد می دهد چگونه محل کارتان را همیشه منظم نگه دارید ،هم چنین در مورد مدیریت زمان ، برنامه ریزی ، کارهای گروهی و مسائلی از این دست ،راهکارهایی عملی و اثبات شده ارائه می دهد و در انتها روش هایی را به شما آموزش می دهد تا بتوانید شادی و لذت را جایگزین کارهای تکراری و حوصله سربر محل کارتان کنید .
خواندن کتاب لذت کار کردن را به کسانی پیشنهاد می کنیم که :
از محیط کار کسل کننده و تکراری خود خسته شده و به دنبال رهایی از مشغله های کنترل نشدۀ خود هستند . این کتاب مخصوص کسانی نوشته شده که می خواهند در زندگی روزمره و محیط شغلی شان به موفقیت و نظمی ثابت و همیشگی برسند .
نظر منتقدان د رمورد کتاب لذت کار کردن ( زندگی حرفه ای تان را ساماندهی کنید) :
- یافتن شادی و خشنودی در محل کار ، امری جادویی و رویایی نیست ؛ ماری کندو به شما یاد می دهد که چگونه آنرا محقق کنید . (Adam Grant)
- کتابی که بسیار آن را دوست داشتم ؛ یک راهنما و الگوی مرتب ، سرشار از نکات پرمغز رواشناسانه برای یافتن شادی در محل کار . (Angela Duckworth)
تکه هایی از متن کتاب لذت کار کردن ( زنگی حرفه ای تان را ساماندهی کنید ) :
با وجود یک برنامهٔ تمام وقت، اگر کسی از او چیزی بخواهد، او به راحتی برای آنها هم وقت می گذارد. برای او گفتن بله برای انجام کاری در آینده خیلی راحت تر بود تا اینکه در جواب نه بگوید. و هنگامی که انجام کاری در برنامهٔ او بود، احساس می کرد که باید حتما آن را انجام دهد. برنامهٔ کریستینا از شش هفته قبل کاملا پر می شد. زمان کمی را برای خانواده و دوستان و زندگی شخصی اش داشت و این برایش آزاردهنده بود. مراقب سلامتی اش نبود و روابط دوستانه اش را متوقف کرد و به خاطر این مسئله خیلی اذیت می شد. بدون هیچ گونه سازمان دهی برای زندگی اش، تقویم کاری اش کنترل زندگی را به دست گرفته بود.
اولین قدم کریستینا تجسم زندگی کاری ایدئال بود: «من می خواهم که به راحتی و خودجوش جواب بله بدهم! اصلا دلم می خواهد دیر به قطار برسم یا پشت یک کالسکهٔ بچه آرام راه بروم و به این فکر نکنم که دارد دیر می شود و کنترل همه چیز از دستم خارج می شود، می خواهم کمتر عصبانی باشم.» در مرحلهٔ بعد، او تمام قرارهای تقویم خود را در یک صفحهٔ اکسل وارد کرد و مقدار وقت صرف شده برای هرکدام را با روش ایدئال خود مقایسه کرد. او همچنین میزان رضایت بخشی هر کاری را در نظر گرفت. او نمی توانست نتایج را باور کند. تقریبا نیمی از وقت او صرف فعالیت هایی شده بود که او را خوشحال نمی کرد. او وقتش را برای کارهای اشتباه می گذراند. کریستینا برای صرف زمان در راه های دستیابی به زندگی کاری ایدئال خود، بله گفتن خودجوش را متوقف کرد و به طور پیش فرض نه گفتن را در برنامهٔ خود جا داد، و فقط برای فعالیت های مهم تر استثنا قائل شد. او گفت: «من فهمیدم که این برنامه ریزی دیوانه کننده برای جبران تمام آن کارهایی بود که باعث خوشحالی من نمی شد، نه اینکه بخواهم به کارهایی بپردازم که مرا خوشحال نمی کنند
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.