0

در قلب اطلس

25%

قیمت اصلی: 169,000 تومان بود.قیمت فعلی: 126,750 تومان.

1 در انبار


در قلب اطلس

قیمت اصلی: 169,000 تومان بود.قیمت فعلی: 126,750 تومان.

1 در انبار


تعداد کالای موجود:

1 در انبار


ارسال اختصاصی کوچه کتاب

توضیحات

در قلب اطلس ،نوشتۀ دبرا هلیگمن ،روایتی الهام بخش و تراژیک درمورد کودکانی ست که در بحبحۀ جنگ جهانی دوم ،برای فرار از حملات وحشیانۀ آلمان نازی ،به کشوری دیگر پناه می برند .

📍داستان این کتاب،براساس واقعیت نوشته شده و همانطور که نویسنده تأکید کرده هیچ بخشی از کتاب ،ساختگی نیست و تماماً براساس خاطرات بازماندگان تألیف شده .

در سال 1940 و زمانیکه روزبه روز حملات آلمان ها به خاک انگلستان بیشتروبیشتر می شد،نه تنها مناطق نظامی بلکه شهرها،کلیسا،مدارس،شهربازی ها و حتی خانه ها مورد حمله و بمباران های پیاپی قرار می گرفتند .

درچنین شرایطی بود که بسیاری از خانواده های ساکن لندن تصمیم گرفتند برای حفظ جان فرزندانشان و ازطریق یک طرح دولتی تحت عنوان “اسکان کودکان درخارج از کشور” آنها را از طریق راه های آبی به مکانی امن برسانند .

در سپتامبر 1940 ،کشتی مسافربری “بنارس سیتی” ،با صد کودک ،رهسپار کانادا می شود . درمیان این کودکان “گاسی” و خواهر برادرهایش نیز حضور دارند و داستان رمان در قلب اطلس، روی این خانواده متمرکز است .

همۀ بچه های سواربر کشتی ،فکر می کنند این سفر نوعی ماجراجویی لذت بخش و هیجان انگیز است ولی فاجعه زمانی آغاز می شود که یک زیردریایی آلمانی ،به بنارس سیتی حمله می کند … !

 

 

خواندن کتاب درقلب اطلس را به کسانی پیشنهاد می کنیم که :

در گروه سنی +16 هستند و به ژانر تاریخی و داستان های الهام بخش و تراژیک علاقمندند .

 

افتخارات رمان درقلب اطلس :

  • برندۀ جایزۀ SCBWI’s Golden Kite در بخش کتاب غیرداستانی سال 2020
  • بهترین کتاب Kirkus در سال 2019
  • فینالیست جایزۀ YALSA در سال 2019
  • کتاب کودک منتخب ALA در سال 2020
  • نامزد جایزۀ کتاب خوانندگان جوان ربکا کادیل در سال 2022

 

نظر منتقدان درمورد کتاب در قلب اطلس :

  • دبرا هلیگمن ،یکی از لحظات دلخراش تاریخ را با نثری گویا و روشن گر روایت می کند . (Shelf Awareness)
  • داستانی حاصل مطالعه و پرداخت فوق العاده با مضمون استیصال ،بقا و تراژدی . (Kirkus Review)
  • نویسنده ،داستانی از شجاعت ،دلاوری و ناامیدی را روایت می کند . کتابی که همه باید بخوانند ،به یادگار از عزیزانی که در این حادثۀ غم انگیز جان باختند . ( School Library Journal)

 

تکه هایی از متن درقلب اطلس :

خدمهٔ یو ـ ۴۸، بعد از شلیک اژدر به مارینا، وقتی دیدند قایق‌های نجات دارند به آب می‌افتند، صحنه را ترک کردند. قانون جنگ این است که در چنین مواردی دشمن بماند و به بازماندگان کمک کند، اما نه در این جنگ و نه این دشمن. طبق گفتهٔ رولف هیلز، خدمهٔ یوبوت یک سال و نیم بعد، فهمیدند که مسافران بنارس کودکان بوده‌اند. گفت آن‌ها جا خوردند و اندوهگین شدند، گفت آژاکس بلایشروت دیگر هرگز آن آدم سابق نشد. گفت اگر بلایشروت می‌دانست کودکان سوار کشتی‌اند، شلیک نمی‌کرد.

اما شلیک کرده بود و بچه‌ها در کشتی بودند. صد نفر بودند و حالا کمتر. خدمهٔ بنارس وظیفه داشتند، جان کسانی را که هنوز زنده بودند نجات دهند، چه کودکان، چه بزرگسالان.

اکثر بچه‌ها وضع وخیمی داشتند. رگبار عملیات نجات را دشوار می‌کرد. قایق‌ها کج‌وکوله پایین می‌رفتند، تاب می‌خوردند و یک‌وری می‌شدند. آدم‌ها به قایق می‌چسبیدند. بعضی‌ها فریاد می‌زدند. علاوه‌بر فرازونشیب تقدیر، خطای انسانی، تصادف و بدشانسی هم در میان بودند.

و همچنین خوش‌شانسی.

جانی و بابی بیکر سریع به ایستگاهشان رسیدند و سوار قایق نجات شدند، ولی بعد جانی فهمید جلیقهٔ نجاتش را فراموش کرده.

به بابی گفت همین‌حالا برمی‌گردم و برش می‌دارم. تنها کسی که می‌توانست سریع برود و برگردد، خود جانی بیکر بود. در چهار روز گذشته، مدام درحال دویدن بود…

برادرش گفت نه! این بار بابی اجازه نمی‌داد برود. جانی را گرفت که فرار نکند. چند دقیقه بعد، یک نفر جلیقهٔ نجاتی به جانی داد و او جلیقه را پوشید.

جانی هیچ‌وقت مطمئن نشد، اما همیشه فکر می‌کرد که آن جلیقه مال بابی بود، برادر بزرگ‌ترش جلیقهٔ خودش را به او داده بود.

جان بیکر سال‌ها بعد گفت، همه‌چیز خیلی سریع اتفاق افتاد. یکی به او گفت: این قایق نجات شماست، بدو، سوار شو! و او سوار شد. نمی‌دانست بابی کجاست، وقت نداشت به این موضوع فکر کند. بعد در چشم‌به‌هم‌زدنی، قایق داشت پایین می‌رفت، اول عقب قایق و بعد کُلش یک‌وری شد. جک کیلی هم در همان قایق بود. جک و خیلی‌های دیگر توی آب یخ افتادند. لابد، بابی هم توی دریا افتاد. اما جانی کوچولو محکم به صندلی چسبید و نجات پیدا کرد.

ملوانی به او گفت: نردبون طنابی رو بگیر! پایین رو نگاه نکن، فقط بیا بالا!

جانی همین کار را کرد. طناب را گرفت. بعدها گفت که از ترس جانش، با تمام وجود به طناب چسبیده بود.

خدمه باعجله دست‌به کار شدند. قایق نجات را بالا کشیدند. صافش کردند و دوباره پایین فرستادند.

توضیحات تکمیلی

وزن 237 گرم
ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

اندازه کتاب

نوبت چاپ

تعداد صفحات ۲۹۸ صفحه
شابک 9786004629546

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “در قلب اطلس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *