1

معمای چشم لندن

25%

قیمت اصلی: 69,000 تومان بود.قیمت فعلی: 51,750 تومان.

4 در انبار


معمای چشم لندن

قیمت اصلی: 69,000 تومان بود.قیمت فعلی: 51,750 تومان.

4 در انبار


تعداد کالای موجود:

4 در انبار


ارسال اختصاصی کوچه کتاب

توضیحات

 معمای چشم لندن ، نوشتۀ شیوان داود ، شما را سوار بر بزرگترین چرخ و فلک اروپا ، که “چشم لندن” نام دارد می کند تا معمای گم شدن پسری نوجوان به نام “سلیم” را همراه با “کت” و “تد” که دختر و پسر خاله هایش هستند، حل کنید !

این کتاب ، یکی از بهترین داستان های جنایی-معمایی ست که تاکنون برای ردۀ سنی نوجوان نوشته شده و داستان گیرا و جذاب آن ، بدون شک می تواند توجه بزرگسالان را هم به خود جلب کند .

داستان از جایی آغاز می شود که سلیم به همراه مادرش تصمیم می گیرند برای دیدن خاله اش به لندن سفر کنند . تد و کت دو شخصیت اصلی داستان،خواهر و برادرند و تد به “سندروم آسپرگر” مبتلاست . بیماری ای که در دستۀ سندروم اوتیسم دسته بندی می شود و تد بواسطۀ بیماری اش رفتارهای خاص خودش را دارد .

رفتارهایی که گاهی اوقات باعث رنجِش اطرافیان ( مخصوصاً خواهر بزرگترش، کت) می شود .

یک روز تد ، کت و سلیم تصمیم می گیرند سوار چرخ و فلک چشم لندن شوند و مدت زیادی در صف طولانی آن می ایستند و درحالیکه از این انتظار طولانی ، بسیار خسته شده اند ، مردی ناشناس ادعا می کند که از محیط بستۀ کابین چرخ و فلک می ترسد و بلیطش را به آنها می دهد .

تد و کت که قبلاً هم سوار چرخ و فلک شده اند تصمیم می گیرند آن بلیط را به سلیم دهند . سلیم در ساعت 11:32 دقیقه درست در مقابل چشمان تد و کت ، سوار چشم لندن می شود و در ساعت 12:02 که چرخ و فلک می ایستد ، همه پیاده می شوند ولی خبری از سلیم نیست !

پلیس تحقیقات را شروع می کند و بعد از گذشت چند ساعت به آنها خبر می دهد که جسد پسری با مشخصات سلیم پیدا شده و وقتی پدر تد برای دیدن جسد می رود ، متوجه می شود که جسد متعلق به سلیم نیست .

بعد از تلاش های ناموفق پلیس ، تد و کت تصمیم می گیرند خودشان دست به کار شوند و معمای گم شدن پسرخاله شان را حل کنند .

تد به روش خودش وارد عمل می شود و ما شاهد تلاش های قهرمانی خواهیم بود که با وجود بیماری اش ، هیچ کس انتظار چنین شجاعت و ذکاوتی را از او ندارد … !

 

 

خواندن کتاب معمای چشم لندن را به کسانی پیشنهاد می کنیم که :

در گروه سنی +12 هستند و به داستان های معمایی و رازآلود علاقمند هستند . داستان این کتاب به قدری سریع پیش می رود که حتی نمی توانید یک لحظه آن را کنار بگذارید، مگر اینکه خودتان بتوانید سریع تر از تد و کت به راز گم شدن سلیم پی ببرید !

 

 

افتخارات کتاب معمای چشم لندن :

  • ترجمه شده به بیش از 10 زبان زندۀ دنیا

  • بهترین کتاب سال 2008 به انتخاب The School Library Journal

  • برندۀ جایزۀ بهترین کتاب کودک و نوجوان Kirkus
  • برندۀ جایزۀ Cybils در سال 2008
  • برندۀ جایزۀ Fanfare 
  • نامزد نشان “کارنگی” در سال 2008
  • برندۀ جایزۀ Book Links Lasting Connection در سال 2008
  • و …

 

نظر منتقدان در مورد کتاب معمای چشم لندن :

  • این یک معمای خوب ساخته شده است و دوستداران رمز و راز ، از اتصال سرنخ ها لذت می برند . (Kirkus Reviews)
  • داستان از همان ابتدا خوانندگان را جذب ، و رها نمی کند . (Publishers Weekly)
  • در این کتاب، همه چیز، روابط خانوادگی ، ارتباطات عجیب و غریب مدارهای ذهنی “تد” ، و شاید عجیب تر از همه ، رمز و رازها درست به نظر می رسند . (Booklist)

 

تکه هایی از معمای چشم لندن :

همه‌چیز از روزی شروع شد که نامهٔ خاله گلوریا رسید.

خاله گلوریا خواهر مامان است. مامان او را گِلو و کت او را خاله جان گلو صدا می‌زند. بابا به او می‌گوید تندباد گلوریا، چون به اعتقاد او خاله ردی از ویرانی پشت سرش به جا می‌گذارد. از بابا پرسیدم یعنی چه. یعنی مثل من دست‌وپاچلفتی است؟ بابا گفت او چیزهای زیادی را واژگون نمی‌کند، که اتفاق بدی هم نیست؛ بلکه بیشتر به آدم‌ها و احساسات لطمه می‌زد. پرسیدم این یعنی او بدذات است؟ بابا گفت او از روی عمد این کار را نمی‌کند، پس نه، بدذات نیست، فقط چَموش است. پرسیدم معنای چموش چیست؟ و او گفت یعنی پرهیاهو. وقتی خواستم بپرسم پرهیاهو یعنی چه، بابا دستش را روی شانه‌ام گذاشت و گفت: «الان نه، تِد.»

آن روز صبح که نامهٔ خاله گلوریا رسید مثل سایر روزها بود. مثل همیشه صدای افتادن پاکت‌های نامه را روی پادری شنیدم. داشتم گندم برشتهٔ شمارهٔ سه را می‌خوردم و برنامهٔ پیش‌بینی آب‌وهوای رادیو می‌گفت هوا صاف است و فقط خطر رگبار در جنوب شرقی وجود دارد. کت ایستاده نان تست گاز می‌زد و وول می‌خورد. کک نداشت، البته ظاهر امر این‌طور نشان می‌داد. داشت با هدفون موسیقی عجیبی گوش می‌داد. یعنی برنامهٔ هواشناسی را نمی‌شنید و بارانی نمی‌پوشید یا با خودش چتر به مدرسه نمی‌برد. یعنی او خیس می‌شد و من خیس نمی‌شدم و این اتفاق خوبی بود.

بابا داشت با یک جوراب لی‌لی می‌کرد و غر می‌زد که ماشین لباس‌شویی همهٔ جوراب‌هایش را می‌بلعد و دیرش شده. مامان داشت سبد رخت‌چرک‌ها را می‌گشت تا جوراب اضافی پیدا کند.

مامان گفت: «تد، نامه‌ها رو بیار.» لباس فرم پرستاری تنش بود و می‌دانستم وقتی آن‌طور تندوتیز و کوتاه حرف می‌زد یعنی باید حرفش را گوش کنم، ولی بدم می‌آمد گندم برشته‌هایم را رها کنم تا در شیر خمیر شوند.

توضیحات تکمیلی

وزن 207 گرم
ناشر

مؤلف

مترجم

سال چاپ

اندازه کتاب

شابک 9786004627511

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “معمای چشم لندن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *