توضیحات

جوجو مویز در رمان عاشقانه ی پس از تو ، ادامه ی داستان کتاب من پیش از تو را نقل می کند . مخاطب با خواندن کتاب من پیش از تو با پایانی متفاوت از سایر عاشقانه ها مواجه میشود ؛ کتاب من پس از تو ، ادامه ی دوران سخت و جدید زندگی “لوئیزا” ، بدون “ویل” است .

“ویل ترینر” که مدیر اجرایی سابق و عاشق موتور سواری است ،براثر سانحه ای از گردن فلج میشود و “لوئیزا کلارک” ،پرستاریِ تمام وقت او را انجام می دهد. رفته رفته آن دو عاشق هم می شوند و زندگی تلخ ویل با حضور لوئیزا رنگ و بوی تازه ای می گیرد . اما باز هم ویل نمی تواند با این شرایط سازگار شود و در نهایت به دیگنیتاس (سازمان کمک به خودکش‌ها) در سوئد می‌رود و به زندگیش پایان می دهد!

جوجو مویز در کتاب پس از ، زندگی لوئیزا بعد از مرگ ویل را به رشته تحریر در آورده؛ لوئیزا با پولی که ویل برایش گذاشته بود ، خانه ای در لندن خریده و در کافه ای در فرودگاه مشغول به کار میشود . او که در غم و افسردگی غرق شده ،بعد از یک روز سخت کاری،روی روف گاردن ،چهرۀ مرد جوانی را می بیند و در حالی که مجذوب او شده ، ناگهان سقوط می کند ….!

مریم مفتاحی مترجم این کتاب می گوید:

«کتاب پس از تو باعث می‌شود گاهی اوقات بخندید و گاهی گریه کنید، خوشحال یا اندوهگین باشید. نویسنده کتاب به خوبی شخصیت‌های را معرفی می‌کند و آنها را به مکان‌هایی می‌رساند که نه خودِ آنها و نه ما انتظار را داشتیم.»

اگر چه موضوعات کتاب پس از تو عمق اثر پیشین را ندارند، اما جوجو مویز به خوبی نشان می‌دهد که چگونه فردی رنج می‌برد، وقتی که یکی از عزیزترین‌ افراد زندگی‌اش را از دست می‌دهد. این نشانی از مبارزه، درد و عذاب لوئیزا کلارک اتفاق مهیبی است که در زندگی‌اش رخ داده است و اینکه چگونه مرگ ویل بر افراد دیگر اثر می‌گذارد و همه در تلاش هستند تا با چنین فاجعه‌ای روبرو شوند.

برای لوئیزا کلارک، زندگی پس از ویل ترینر به معنای یادگیری دوباره عشق است، با تمام خطراتی برایش وجود دارد. اما در اینجا جوجو مویز به ما دو چیز را هدیه می‌دهد، شادی و غم که عمیقاً در زندگی همه جریان دارد.

خواندن رمان عاشقانه ی پس از تو را به کسانی پیشنهاد می کنیم که : 

کتاب نخست جوجو مویز ( من پیش از تو ) را مطالعه کرده و به رمان های عاشقانه با جزئیات فراوان و متفاوت علاقمند هستند. 

نظر منتقدان درمورد کتاب پس از تو : 

• رمانی طنزآمیز ، حزن انگیز و هیجان انگیز ! (People) 
• زمانی که این رمان را تمام کردم ، نمی خواستم آن را نقد کنم فقط می خواستم آن را دوباره بخوانم . (New York Times Book Review) 
• مویز به شیوۀ گزنده و طنزآمیز خود به ما یادآوری می کند که همیشه آینده ای وجود خواهد داشت . (Miami Herald) 

تکه هایی از کتاب پس از تو : 

پرندهای شکاری در آسمان نیلگون بالای دشت به آرامی چرخی زد. بالهای پهناورش در آبی درخشان آسمان معلق مانده بود. به سام گفتم می‌آیم و در کارهای بنایی کمکش می‌کنم. فقط یک ردیف را انجام دادیم )من آجر دستش می‌دادم(، بعد هم هوا به قدری گرم و شرجی شد که سام پیشنهاد کرد در وقت استراحت آبجوی خنک بخوریم. اما وقتی کمی روی علف‌ها دراز کشیدیم، دیگر بلند شدن غیرممکن شد. من برایش ماجرای خوردن گونه‌ی گوساله را تعریف کردم و او یک دقیقه‌ی تمام خندید. وقتی هم تأکید کردم که کاش اسمش را یک چیز دیگر می‌گذاشتند، مثل این است که بیایند بهت بگویند که تو داری کفل مرغ می‌خوری، تلاش کرد قیافه‌ی جدی به خودش بگیرد. حالا کنارش دراز کشیده بودم، به آواز پرندگان و نجوای آرام علف‌ها گوش می‌دادم و خورشید گلبهی رنگ را که در افق پایین می‌رفت، تماشا می‌کردم. حالا دیگر نگران نبودم و به این فکر نمی‌کردم که آیا لی‌لی توانسته خودش را کنترل کند و کلمات رکیک به زبان نیاورد، حالا می‌دیدم زندگی خیلی هم بد نیست