توضیحات
کتاب مردی به نام اُوهِ ، اولین و محبوب ترین کتاب نویسندۀ سرشناس سوئدی ، فردریک بکمن است ؛ داستان و نوع نگارش این کتاب، چنان مخاطبان را مجذوب خود کرد که در مدت زمانی کوتاه ، به 30 زبان زندۀ دنیا ترجمه شد و در سال 2015 و سپس 2022 ، دو فیلم سینمایی درخشان با اقتباس از داستان آن ، روی پردۀ سینما رفت .
فردریک بکمن در کتابش داستان زندگی مردی 59 ساله به نام “اُوِه” را روایت می کند ؛ اُوِه به علت کهولت سن از کار اخراج شده و مدتی ست مدیر محله است و با حساسیت های بیش از حدش ، همۀ فعالیت های ریز و درشت اهالی محله را رصد می کند تا همه چیز آرام و سرجای خودش باشد . همین حساسیت ها و کج خلقی های اوه باعث شده اهالی محل، او را به عنوان یک پیرمرد عبوس و بداخلاق بشناسند که هیچ بویی از عشق و عاطفه نبرده !
اما هیچ کس از گذشتۀ تلخ “اُوِه” باخبر نیست …
اوه در گذشته زندگی عاشقانه و منحصربه فردی با همسرش داشت تا اینکه با مرگ همسرش ، روزهای تلخ،جایگزین روزهای شیرین می شوند ؛ به اندازه ای که او بارها تصمیم به خودکشی می گیرد اما هربار به نوعی شکست می خورد .
تااینکه با یکی از همسایگانش آشنا می شود و به مرور همه چیز رنگ و بوی تازه ای می گیرد …
خواندن رمان مردی به نام اُوِه را به کسانی پیشنهاد می کنیم که :
از کتاب های داستان گونه با ادبیات طنز و مضمون اجتماعی لذت می برند ؛ داستان این کتاب به قدری خاص و منحصربه فرد هست که وقتی شروع به خواندن می کنید ، متوجهِ گذر زمان نخواهید شد
افتخارات کتاب مردی به نام اُوِه :
- در لیست پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
- در لیست پرفروش ترین کتاب های سوئد
- ترجمه شده به بیش از 30 زبان زندۀ دنیا
- برندۀ جایزۀ رمان اول بوک بروز در سال 2014
نظر منتقدان درمورد رمان مردی به نام اُوِه :
- گزنده و غیرقابل پیش بینی . (Columbia Tribune)
- پژوهشی فکرشده و جذاب درمورد تأثیر یک زندگی بر زندگی های دیگر . (CBS)
- داستانی بسیار به یادماندنی . (San Diego Union Tribune)
مردی به نام اُوِه و اقتباس از آن :
در سال 2015 یک فیلم سینمایی به کارگردانیِ هانس هولم ساخته شد ؛ این فیلم درخشان پس از اکران نه تنها با استقبال بی نظیر در سوئد و سپس سراسر جهان مواجه شد ، بلکه نامزد 6 جایزه هم شد .
هم چنین در سال 2022 اقتباسی دیگر از این رمان منحصربه فرد ، با عنوان مردی به نام اتو ساخته شد که تام هنکز در آن نقش آفرینی می کند .

تکه هایی از متن مردی به نام اُوِه :
اُوِه مثل همیشه ده دقیقهٔ قبل از خواب بیدار شده بود. او اصلاً افرادی را که خواب میماندند و گناه این کار را گردنِ زنگ نخوردن ساعت میانداختند، درک نمیکرد.
اُوِه در تمام طول زندگیاش حتا یک ساعتِ رومیزی زنگدار هم نداشت. هر روز صبح یک ربع مانده به شش از خواب بیدار و بعد روزش شروع میشد.
قهوهجوش را روشن میکرد و آن را دقیقاً مثل هر روز صبح که با همسرش قهوه میخورد، پُر میکرد: یک قاشق قهوه به ازای هر فنجان، و یک قاشق اضافی برای طعم بهتر؛ نه کمتر، نه بیشتر. او و همسرش از چهل سال پیش در این شهرک که تمام خانههایش ردیفی و مشابه بودند، زندگی میکردند. این روزها دیگر کسی بلد نیست قهوه درست کند، همانطور که دیگر کسی نمیتواند با دست بنویسد. حالا همه کامپیوتر و اسپرسوساز دارند. واقعاً جامعه دارد به کدام سمت میرود، وقتی دیگر هیچکس بلد نیست به شکل معقولی با دست بنویسد و قهوه درست کند؟ به کدام سمت؟ این سؤالی بود که اُوِه از خودش میپرسید.












دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.